معنی جلیل القدر
فرهنگ فارسی هوشیار
بزرگوار ارجمند بلند پایه بزرگوار: (در دارالسلطنه قزوین و نواحی بمنصب جلیل القدر اقضی القضاتی معزز و منظور نظر سلاطین بوده اند. ))
مجهول القدر
گم ارج آنکه ارزش و مقام معنویش شناخته نشده: . . . . دانشمندی مجهول القدر است.
عظیم القدر
بزرگ قدر بزرگ مرتبه: وی قاصی خان صدر از سادات عظیم القدر سیفی حسنی بود.
زاید القدر
کوکبی که در نطاق دوم و سوم تدویر باشد. کاه را وقتی زاید القدر خوانند که میان تربیع اول و دوم باشد.
جلیل
بزرگوار، بزرگ قدر، نامی از نامهای خدایتعالی
حل جدول
بزرگوار
لغت نامه دهخدا
رأس القدر. [رَءْ سُل ْ ق ِ] (اِخ) (اصطلاح فلک) اثافی، نام چند ستاره است مقابل رأس القدر. (یادداشت مرحوم دهخدا).
عظیم القدر
عظیم القدر. [ع َ مُل ْ ق َ] (ع ص مرکب) بزرگ قدر و مرتبه. (ناظم الاطباء). بزرگ مرتبه. (فرهنگ فارسی معین): وی [قاضی خان صدر] از سادات عظیم القدر سیفی حسنی بود. (عالم آرای عباسی ج 2 ص 966).
فرهنگ فارسی آزاد
لَیلَهُ القَدر، شب قدر که نزد مسلمین شب خاص عبادت و استغاثه و احیاء است و انرا به اختلاف روایات 21 یا 23 یا 27 رمضان دانسته اند، اهمیت لیله القدر در سوره القدر قرآن و احادیث آمده است،
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف و متضاد زبان فارسی
باحشمت، رفیع، شامخ، عالیقدر، عظیم، محتشم، والا
نام های ایرانی
پسرانه، بلند مرتبه، بزرگوار، از نامهای خداوند
معادل ابجد
408